عطر رازقی

گهگاهی

عطر رازقی

گهگاهی

بی هیچ بهونه‌ای ...

 

 

 همین جوری الکی الکی حالم خوبه .... اصولا تو هوای ابری و برفی و خیلی سرد حالم خوب میشه یهو ... بی هیچ بهونه‌ای ...

 

 

 

þ   "North Country" رو دیدم ... خیلی عالی بود ... خیلی هم تاثیر گذار .... مبنای فیلم بر اساس یه داستان واقعی بود و در مورد   Se*ual Harrasment توی محیط کار .... بازی  Charlize Teron  ( هنرپیشه نقش اول زن) خیلی عالی بود .. موسیقی اول فیلم و  آخرین صحنه دادگاه هم خیلی تکون دهنده بود ... کلا دوستش داشتم ... وقت کردید شدیدا توصیه میشه که ببینید.

 

þ بالاخره این تصمیم چندین و چند سالم  برای یاد گرفتن زبان دوم (زبان سوم البته!‌)  داره به نتیجه میرسه و ایشالا گوش شیطون کر، از فصل دیگه میرم که بونژور مونژور یاد بگیرم ... زبان مادری و زبان انگلیسیو که استاد شدیم رفت حالا مونده این یکی ...

 

þ این لوس بازی جدید اورکات  چیه که بهت نشون میده آخرین نفراتی که از پروفایلت دیدن کردند کیان ؟!؟! هی میخوام برم فضولی و ببینم چی به چیه و کی به کی اما هی مجبورم خودمو منع کنم!‌

 

þ چند روز پیش توی درمونگاه یه مریض داشتم که اسمش "لیمو" بود... کلی ذوق کردم با اسمش... اسم خواهراشو از سر کنجکاوی پرسیدم ، گفت "نارنج" و "فروغ" ..... کلی خوشم اومد از این مادر و پدر باسلیقه ... توی این گورگور تپه از این اسما کم میشنوی معمولا" .... جالب اینکه اسم پسرک همراهش هم "بنیامین" بود ... خانوادگی کلی با ذوق بودن توی انتخاب اسم بچه ها .... اونم با تحصیلات پنجم افتدایی!

    

 

þ "سرخی تو از من" کتاب جدید "سپیده شاملو" رو هم خوندم ... شروع کتاب یه کم سخته ... احساس میکنی یه حجم زیادی اتفاق داره روی سرت میریزه و تو ارتباط منطقی این همه جزئیات و اتفاق رو نمیفهمی .... چند تا فصل که پیش میری ، تازه دستت میاد که داستان از چه قراره و نویسنده با چه ظرافتی داره آدماشو توی ذهن تو میچینه ... تا لحظه آخر که کتابو میخونی همه چی عین تیکه های یه پازل کنار هم قرار میگیره و آخرین تیکه پازل که کامل میشه ،‌ تو یه نفس راحت میکشی که هیچ سوالی بی جواب نمونده ...

نگاهی که به جزئیات زندگی روزمره داره رو خیلی دوست دارم ... سبک نوشتنش هم به نظرم جالب بود و متفاوت  ... یه جورایی جدید بود یا حداقل اینکه من تا حالا این مدلی نخونده یودم ... به هر حال اینم توصیه میشه ...

 

þ حالم خوبه ... حالا انقد میگم تا یه سنگ بخوره توی سرم و خلاص!‌ اما جدی حالم خوبه ها!‌

 

þ راستی شما عکسارو میبینید ؟!؟!‌ خودم که نمیبینم !‌

 

 

Learn to enjoy every minute of your life.  Be happy now.  Don't wait for something outside of yourself to make you happy in the

future.  Think how really precious is the time you have to spend, whether it's at work or with your family.  Every minute should be enjoyed and savored.   Earl Nightingale

دسته گل !‌

نتیجه امتحان کذایی IELTS:

Reading : 7.5

Listening : 7.5

Writing : 6

Speaking : 7

Total Band Score : 7

هی گفتم وقتی از امتحان میام بیرون بیخودی خوشحالما !!! )):

حالا من با این نمره گل و بلبل Writing چه ...ی به سرم بریزم ؟‌ )))):

IELTS

همیشه وقتی امتحان میدم مستقل از اینکه چجوری امتحان میدم موقعی که بیرون میام خوشحال و خندونم ...  قدیما فکر میکردم خیلی امتحانو خوب دادم که انقده خوشحالم اما جدیدا فهمیدم نه قربون ! این اصلا معنیش این نیست که امتحانه خیلی خوب بوده ... بلکه فقط معنیش اینه که استرس امتحان از روی دوشم برداشته شده .... همین و لا غیر ... این جزئی از کشفیاتم Post IELTS بود ... تو خود حدیث مفصل بخوان لطفا ....

برای اولین بار تو تاریخشون گمونم Listening با هدفون و صدای قابل تنظیم پخش شد که خب به گمونم خیلیم سخت نبود ... Reading م فقط متن اخریش یه کم چرند و پرند بود ... Writing م که اصولا بده و یه نامه باید مینوشتم واسه تعویض اتاقی که توی هتل رزرو کردم و دلیلمو میگفتم ... که خب افاضات کردم .... یه کمم راجع به معضلات ترافیک قلمفرسایی کردم و هی ربطش دادم به آلودگی هوا و درد و مرضایی که آدم میگیره و کلمه های قلمبه مدیکال بلکه باقی ایرادات متنو استتار کنه ... 

در کل جز هوای سرد سالن و یه خانوم ایرانی که بی شباهت به مرحومه مادر فولاد خانم نبود باقیش گمونم بدک نبود ....

البت ! ترجیح میدم عجالتا سکوت اختیار کنم تا نتیجه بیاد و ببینم چه گل و بلبلی کاشتم ...

خدا جونم آبروی مرا حفظ فرما ... الهی آمین

مشاهدات و مطالعات ....

چند تا خبر تند تند ...

  • کتاب "ترلان" فریبا وفی رو هم خوندم ... برعکس "رویای تبت"  و "پرنده من" که خیلی دوستشون داشتم  این یکی خیلی کسل کننده بود ....
  • دو تا فیلم نامه از بیضایی خوندم ...  " اتفاق خودش نمی افتد "  و "حقایقی درباره لیلا، دختر ادریس " ... دومیو قبلا هم خونده بودم ... خیلی وقت پیش ... ( نازلی انگیزه‌ای شد برای دوباره خوندنش)...  اما بازم برام دوباره خونیش جالب بود ... فضا سازی های فیلمنامه هاش واقعا عالیه ... به راحتی میشه چشماتو ببندی و ذره ذره شو توی ذهنت تصویر کنی .. . به نظرم از دستش ندید ... 
  • " Insomnia " و "Gia "  رو هم دیدم .... دومی رو بیشتر دوست داشتم ... داستان واقعی از زندگی تلخ یه سوپر مدل ... اگه فرصت کردید ببینید حتما ... 
  • اینم کامنت  Bruce Copper در مورد فیلم ....

Sex was really easy. There was sex everywhere. It didn't really mean too much.Love, love was the hard thing to find.

 

  • مقاله ام برای چاپ توی ژورنال Cardiology Review ، اکسپتنس! گرفت ... خوشحالم ... خیلی ...
  • شنبه امتحان IELTS  دارم ... علیرغم خبرایی که در مورد لغو امتحان زده میشد،‌ ظاهرا پابرجاست ... امیدوارم به خیر بگذره ... انصافا حالش نیست دوباره برای ثبت نام اون همه بد بختی بکشم ...  حالا گیرم پولش اصلا هیچ!!!‌ (گیرما!  )
  • راستی شنیدم " مانا نیستانی " از فرصت ده روزه مرخصیش از زندان استفاده کرده و از کشور خارج شده .... تا جایی که من شنیدم پناهنده شده به کانادا ... نمیدونم ... راسته ؟‌!‌
  • یه چیز دیگه : چجوری میشه یه عکسو توی پست بلاگ اسکای گذاشت ؟!‌ ممنون میشم بهم بگین ...
  • دیگه همینا .... !‌ خبری نیست ... سلامتی ....

 

If I had my life to live over...I'd dare to make more mistakes next time.

 

Nadine Stair