عطر رازقی

گهگاهی

عطر رازقی

گهگاهی

مشاهدات و مطالعات ....

چند تا خبر تند تند ...

  • کتاب "ترلان" فریبا وفی رو هم خوندم ... برعکس "رویای تبت"  و "پرنده من" که خیلی دوستشون داشتم  این یکی خیلی کسل کننده بود ....
  • دو تا فیلم نامه از بیضایی خوندم ...  " اتفاق خودش نمی افتد "  و "حقایقی درباره لیلا، دختر ادریس " ... دومیو قبلا هم خونده بودم ... خیلی وقت پیش ... ( نازلی انگیزه‌ای شد برای دوباره خوندنش)...  اما بازم برام دوباره خونیش جالب بود ... فضا سازی های فیلمنامه هاش واقعا عالیه ... به راحتی میشه چشماتو ببندی و ذره ذره شو توی ذهنت تصویر کنی .. . به نظرم از دستش ندید ... 
  • " Insomnia " و "Gia "  رو هم دیدم .... دومی رو بیشتر دوست داشتم ... داستان واقعی از زندگی تلخ یه سوپر مدل ... اگه فرصت کردید ببینید حتما ... 
  • اینم کامنت  Bruce Copper در مورد فیلم ....

Sex was really easy. There was sex everywhere. It didn't really mean too much.Love, love was the hard thing to find.

 

  • مقاله ام برای چاپ توی ژورنال Cardiology Review ، اکسپتنس! گرفت ... خوشحالم ... خیلی ...
  • شنبه امتحان IELTS  دارم ... علیرغم خبرایی که در مورد لغو امتحان زده میشد،‌ ظاهرا پابرجاست ... امیدوارم به خیر بگذره ... انصافا حالش نیست دوباره برای ثبت نام اون همه بد بختی بکشم ...  حالا گیرم پولش اصلا هیچ!!!‌ (گیرما!  )
  • راستی شنیدم " مانا نیستانی " از فرصت ده روزه مرخصیش از زندان استفاده کرده و از کشور خارج شده .... تا جایی که من شنیدم پناهنده شده به کانادا ... نمیدونم ... راسته ؟‌!‌
  • یه چیز دیگه : چجوری میشه یه عکسو توی پست بلاگ اسکای گذاشت ؟!‌ ممنون میشم بهم بگین ...
  • دیگه همینا .... !‌ خبری نیست ... سلامتی ....

 

If I had my life to live over...I'd dare to make more mistakes next time.

 

Nadine Stair

 

 

 

 

 

نظرات 9 + ارسال نظر
ستاره دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 03:41 ب.ظ http://www.afsoongarlady.blogsky.com

کاری نداره عزیزم یه هاست پیدا کن مثلا تینی پیک(البته به انگلیسی) آدرس عکستو بده ودکمه اپلود را بزن

ممنون از راهنماییت ....

سارا سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:55 ق.ظ http://sarasol_8.persianblog.com

:))))))این قسمت آخرش محشر بود!

سیروس پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:20 ق.ظ

بابت مقاله که خیلی تبریییییییییییییییییییییییییییییییییک
دعا کن چون امروز فردا جواب مقاله منم میاد... نمیدونم چرا اینقدر الکی امیدوارم. ژیا فیلم به یاد موندنیه.
درباره عکس هم همونجور که ستاره گفته باید از حجم اینترنتی استفاده کنی. ripway.com انتخاب خوبیه. میری سابمیت میکنی و بعد همون ادرس رو تو صفحه پست بلاگ اسکای درPicture attachment لینک میدی.

سیروس پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:23 ق.ظ

راستی یه سوال! اسمت تو این مقاله چندمه؟ و کجا کار میکنی؟ من نمیدونستم تو هم پزشکی. نمیدونم چرا تا حالا اصلا نفهمیده بودم. کجا قصد داری بری؟ دفعه چندمه امتحانielts رو میدی؟ منم شنبه ۱۳ ابان برای دومین بار امتحان میدم. اگه خواستی بگو چند تا چیز رو بهت بگم که احتمالا کسی تا حالا بهت نگفته.

رازقی پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:59 ب.ظ http://www.atrerazeghi.blogsky.com

به سیروس :‌
سلام ... مرسی ... یه دنیا ممنون از تبریکت .... جدا امیدوارم قبول شه مقاله‌ات ..... اسمم توی این مقاله چهارمه .... جالب اینکه نویسنده مقاله من بودم و نفر اول ... اما موقعی که برای چاپ رفت نمیدونم اون اسمایی که وسط اومد یهو از کجا سبز شد .... !!!!‌
راجع به IELTS دفعه اوله دارم امتحان میدم ... برای مهاجرت ... بیشتر به قصد استرالیا و کانادا .... General Training امتحان میدم ... ولی خب خیلی نگران Listening و Writing م .... ممنون میشم بهم بگی اون چند تا نکته رو ....
راجع به گذاشتن عکسم ممنون .... یه بار سعی کنم ببینم موفق میشم بالاخره یا نه ....
هر کاری کردم نتونستم توی کامنتدونیت جواب بدم ... این بود که این شد .... حالا خدا کنه دوباره یه سر بیای که تا قبل امتحان شنبه بفهمم باید چی کار کنم ....

سیروس پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 05:03 ب.ظ

برای Listening که حتما از متابای کمبریج استفاده کردی. اگه همه تستاشونو زدی بهتره بشینی نوارها رو بذاری و از روی متن کاملی که آخر کتابها هست با چشمات دنبالشون کنی. ضمنا برخلاف معملمهایی که میگن دنبال key word ها باشین٬ من دیدم وقتی متن رو کامل گوش میدی و سوال به سوال پیش میری نتیجه بهتر عایدت میشه.
برای writing هم باز باید از روش های نوشتن essay های ۴ و ۵ پاراگرافی استفاده کنی. جملاتت رو کوتاه بنویس حتما. و منطقی ترین متنی رو بنویس که فکر میکنی مصحح خوشش میاد نه اون چیزی که احساس میکنی متفاوته. چند تا جمله قلمبه سلمبه از یه کتاب برای اول و اخر متنت از حفظ داشته باش.
بعد من امروز رفتم این مجله رو راستش کلی زیر و رو کردم. ننوشته بود کجاها سایت میشه. تو پابمد که نبود گویا. حالا اگه وقت کردی بهم بگو کجا سایت میشه و درضمن نگفتی با کجا کار میکنی؛ مرکز قلب؟
موفق باشی

رازقی جمعه 5 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:51 ب.ظ

به سیروس:
مرسی از راهنماییات .... خیلی کمک کننذه بود ... یه چند تا از این جمله های قلمبه سلمبه حفظ کردم .... Hope it helps!
برای Listening راستش فقط یه چیزایی پرت و پلا گوش کردم ... با اون متدی که گفتی کل متنو گوش بدم موافقم فقط اینکه امیدوارم کیفیت صداش خوب باشه ...
ژورنال حکایتش طولانیه ولی تو PubMed ایندکس نمیشه .... در ضمن من توی هیچ مرکز تحقیقاتی خاصی الان مشغول نیستم ... اما با چند تا از اتندایی که قبلا کار کرده بودم همچنان کارامو ادامه دادم و الان مشغولم ...
بازم مرسی از کمکت ... لطف کردی ...

مهدی شنبه 6 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 06:40 ب.ظ http://dastneveshteha.blogsky.com

امتحانت چطور شد ؟‌ به خیر گذشت؟‌ امیدوارم که خوب بوده باشه .
میدونی رازقی روابط آدمها خیلی بی معنی شده . گاهی فکر می کنم ما خیلی چیزا رو خراب کردیم . معنی خیلی از کلمه ها رو ازشون گرفتیم و بی ارزششون کردیم . احساسمون رو لوث کردیم . اینقدر محدودیت بستیم به انسانیت که حالا بعضی وقتا فکر میکنم از نظر روابط جنسی دقیقا مثل حیوانات رفتار می کنیم . منظورم به همه نیست ولی متاسفانه روز به روز داریم بی محتوا تر میشیم . روز به روز از عشق دورتر میشیم . همینه که یکی از لذت بخش ترین روابط انسانی برای ما میشه بی ارزش ترینش .

رازقی شنبه 6 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 07:59 ب.ظ

به مهدی :
سلام ... مرسی که جویای احوال امتحان شدی .... خوب بود .... البته امیدوارم خوب بوده باشه ....
راستی حکایت این ننوشتن چیه ؟!‌

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد