همیشه وقتی امتحان میدم مستقل از اینکه چجوری امتحان میدم موقعی که بیرون میام خوشحال و خندونم ... قدیما فکر میکردم خیلی امتحانو خوب دادم که انقده خوشحالم اما جدیدا فهمیدم نه قربون ! این اصلا معنیش این نیست که امتحانه خیلی خوب بوده ... بلکه فقط معنیش اینه که استرس امتحان از روی دوشم برداشته شده .... همین و لا غیر ... این جزئی از کشفیاتم Post IELTS بود ... تو خود حدیث مفصل بخوان لطفا ....
برای اولین بار تو تاریخشون گمونم Listening با هدفون و صدای قابل تنظیم پخش شد که خب به گمونم خیلیم سخت نبود ... Reading م فقط متن اخریش یه کم چرند و پرند بود ... Writing م که اصولا بده و یه نامه باید مینوشتم واسه تعویض اتاقی که توی هتل رزرو کردم و دلیلمو میگفتم ... که خب افاضات کردم .... یه کمم راجع به معضلات ترافیک قلمفرسایی کردم و هی ربطش دادم به آلودگی هوا و درد و مرضایی که آدم میگیره و کلمه های قلمبه مدیکال بلکه باقی ایرادات متنو استتار کنه ...
در کل جز هوای سرد سالن و یه خانوم ایرانی که بی شباهت به مرحومه مادر فولاد خانم نبود باقیش گمونم بدک نبود ....
البت ! ترجیح میدم عجالتا سکوت اختیار کنم تا نتیجه بیاد و ببینم چه گل و بلبلی کاشتم ...
خدا جونم آبروی مرا حفظ فرما ... الهی آمین
British Council امتحان دادی؟ چی تو نامه نوشتی؟ خدا به داد برسه! به هر حال این اخرین باریه که من امتحان میدم. درست لطفا major topic رو بنویس تا من لااقل برای تمرین ازش استفاده کنم.
به سیروس :
من British Council امتحان دادم ....
بیبن نامه دقیقا گفته بود که شما یه اتاق تو هتل رزرو کردی و حالا به دلایلی میخوای اتاقتو عوض کنی . حالا یه نامه بنویس و بگو که :
۱ - مشکل پیش اومده چیه ؟
۲ - مشخصات اتاق جدید چیه ؟
۳ - و یه سری هم در مورد امکانات هتل سوال کن !
چیزایی که من نوشتم :
پاراگراف ۱- سلام و احوال پرسی و من فلانیم و برای فلان تاریخ اتاق شماره * رو رزرو کردم و این اتاقی که رزرو کردم یه تخته بود و رو به ساحل بود و اینا ...
پاراگراف ۲- قبلا قرار بوده تنها بیام حالا با همسرم میخوام بیام ... (چه دروغا!) و در نتیجه توی همون تاریخ یه اتاق میخوام که دو تخته باشه و اگه رو به ساحلم نبود مهم نیست و این چیزا !
پاراگراف ۳- راستی میخوام بدونم هتل شما استخر و زمین تنیس و غذای رژیمی داره یا نه ؟ چون همسرم رژیم گیاهی داره ... ممنون میشم بگین بهم.
پاراگراف ۴- اگرچه بابت این تغییر متاسفم اما خب یالله جواب بدین و من Looking forward to hearing from you as soon as possible و این چیزا ....
Yours Sincerely
رازقی!
ایشالا ۷.۵ شی...ا کمته خب ایشالا ۸ شی... ای بابا باشه ایشالا ۸.۵ شی!....خب دیگه اگه راضی نیستی کاری از ایشالا بر نمیاد!
میگم که، اون حقایقی نیست ها، حقایق.
ی نداره.
خدا هفته پیش یه تلگراف برام زده بود که رازقی نگران نباشه . کارش درسته اما این بلاگ اسکای شما سیستم نظردهیش معیوب بود اینه که با تاخیر دستتون میرسه . شرمنده!
سلام! امیدوارم = ان شا ا... که خوب میشی! همونکه لازم داری! مینوشتی بابا جان من نه اطاقی گرفتم و نه میخوام بگیرم و اگر هم بگیرم عمرا اگه عوضش کنم! :))) سیروس جان این دو تا رو هم به ماژور تاپیک اضافه کن!
راستی قبولی مقاله خیلی مبارک باشه! شیرینی خامه ای فراموش نشه لظفا! :)
به سارا :
خدا از زبونت بشنوه ... من به اون ۷ راضیم ...
به نازلی :
عزیز کدومش؟ اسم کتاب یا لینک وبلاگت ؟
به مهدی:
بیزحمت به خدا تلگراف خواستی بزنی حتما سلام منو بهش برسون و بگو که روی ماهشو میبوسم! التماس دعا!
به علی:
ممنون بابت اون ایشالله ماشالله و تبریک ... هر چی بیشتر میگذره من بیشتر حس میکنم که بد دادم ... ایشالله که حسم غلطه .... آمین!
به علی :
راستی شیرینی هم چشم ... ای میل بدید بفرستم خدمتتون ...
تو که از من بد تری ابجی خانوم! هر ۱۵۰ سال نوری آپ می کنی....:))))))))
من همیشه موقعی که امتحان میدادم کلی خوشحال بودم که امتحانو خوب دادم و همیشه به مامانم میگفتم نوزده یا بیست ولی وقتی کارنامه میدادن دیگه قیافه مامانم دیدنی بود و من تو صد تا سوراخ قایم میشدم !!!
مهرنوش جون ...
این دفعه قیافه منم علاوه بر مامانم دیدنیه عزیزم )))))))))):