همیشه وقتی امتحان میدم مستقل از اینکه چجوری امتحان میدم موقعی که بیرون میام خوشحال و خندونم ... قدیما فکر میکردم خیلی امتحانو خوب دادم که انقده خوشحالم اما جدیدا فهمیدم نه قربون ! این اصلا معنیش این نیست که امتحانه خیلی خوب بوده ... بلکه فقط معنیش اینه که استرس امتحان از روی دوشم برداشته شده .... همین و لا غیر ... این جزئی از کشفیاتم Post IELTS بود ... تو خود حدیث مفصل بخوان لطفا ....
برای اولین بار تو تاریخشون گمونم Listening با هدفون و صدای قابل تنظیم پخش شد که خب به گمونم خیلیم سخت نبود ... Reading م فقط متن اخریش یه کم چرند و پرند بود ... Writing م که اصولا بده و یه نامه باید مینوشتم واسه تعویض اتاقی که توی هتل رزرو کردم و دلیلمو میگفتم ... که خب افاضات کردم .... یه کمم راجع به معضلات ترافیک قلمفرسایی کردم و هی ربطش دادم به آلودگی هوا و درد و مرضایی که آدم میگیره و کلمه های قلمبه مدیکال بلکه باقی ایرادات متنو استتار کنه ...
در کل جز هوای سرد سالن و یه خانوم ایرانی که بی شباهت به مرحومه مادر فولاد خانم نبود باقیش گمونم بدک نبود ....
البت ! ترجیح میدم عجالتا سکوت اختیار کنم تا نتیجه بیاد و ببینم چه گل و بلبلی کاشتم ...
خدا جونم آبروی مرا حفظ فرما ... الهی آمین |