...

میگما ...

 

زنده ام ...

 

موهامو کوتاه کردم ... تنوع خوبی بود ... به شدت احساس سر سبکی میکنم !

 

کنسرت سیمین غانم پر از لحظه هایی بود که دلم می خواست از ته دل زار بزنم ... از بین آهنگ هایی که اجرا کرد من اونایی رو که از اصل و اساس مال خودش بود، مثل گل گلدون، سیب و آسمون آبی، بیشتر از اونایی که اجرای یه خواننده دیگه بود دوست داشتم .... بهونه خوبی بود برای یه دل سیر گریه کردن بدون اینکه مجبور به توضیح باشی ...

ببین خودش چه نوستالژیی داره با هرکدوم از این شعر و آهنگها که هنوز این همه پر شور و پر احساس اجراشون می کنه !

جای همه اونایی که دوست داشتن باشن و نبودن، بخصوص جماعت آقایون که ناخواسته حذف شده بودند، جدا خالی ...

 

پ.ن. :

یه تشکر ویژه ... می دونم که میدونی نه من آدم دائمی زندگی توام، نه تو آدم دائمی زندگی من ... و با علم به این قضیه توی اون لحظه هایی که من، بی تاب و بی قرار و لبریز از احساسات متناقضم، همه آرامش دنیا رو خالصانه بهم منتقل میکنی ... انقدر خالصانه که حتی منتلخ و بدبین این روزها هم باورش میکنم و آروم میشم ... ازت ممنونم ...