عطر رازقی

گهگاهی

عطر رازقی

گهگاهی

چشمهایم را بسته ام ...

 

حالا مهم روزها و ساعتهاییست که برای با هم بودن لحظه شماری می کنیم ...

مهم دل دل کردن ها و قرار و مدارهاییست که خوب می دانیم پایبندش نخواهیم بود ...  

مهم تجربیات ناب و خالصیست که می دانیم هرگز، هرگز، هرگز با دیگری شریک نخواهیم شد....

این روزها مهم اینست که برای هم رویا ببافیم و تو در ناصیه من سه فرزند زیبا ببینی ...

 

مهم نیست وجود سایه ای که من همیشهٴ همیشه، هنگام با تو بودن، سنگینیش را احساس می کنم ...

حضور دائمی او، برگ برنده اش را نادیده میگیرم ... اگرچه خوب می دانم که همین همیشه بودن او، حتی اگر ذره‌ای از شور و مهر مرا هم در چنته نداشته باشد، برای عمیق تر شدن دلبستگی‌های تو کافیست ...

 با این حال چشمهایم را می بندم .... رقیب را  نادیده می گیرم ...

مهم سهم من از توست که اگرچه همیشگی نیست اما خاص و تکرار ناشدنیست ....

 

من در فریب دادن خود استادم ...

نظرات 2 + ارسال نظر
غضی پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 04:07 ب.ظ

خیلی زیبا بود. بعد آدم فکر میکنه این همون دوست نازنینه؟ نگران میشه براش...

مرسی غضی جان ... نه این آدم دوست نازنین پست قبلی نیست ... اما نگران چرا ؟‌

ترانه جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:25 ق.ظ http://taraaaneh.persianblog.ir

...و این یعنی که تو رنج خواهی کشید ز ی ی یاد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد